۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

خدا حافظ رفیق




باد خران سرد سحر کاه خون گرم
از تیر دارخود ترا به پرواز کشید و برد
جهانی در حیرات از این شب خزان
جهانی گریست
جهانی خندید
تا بی نشانه مردی چون تو
نشان ملتی شود .
پچپچه های نیلوفر
در گلوی گلهای شیپوری
سرودن
جنگل سبز .........

نامت
که بی نشانه ترین نام های عالم بود
شرافت انسان شد
در کرامت انسانی ،
بانگ آزادی
پر طنین تر از بهار زندک...ی
دمیده شد......

.
خدا حافظ ای رفیق
نرانه دختران
خاطرهء دشتها
امید سبز
چه بی صدا آمدی
در تولد جهان نو
که نو به نوتر از بودنت
ترا صدا می زند
بخواب رفته ای رفیق؟
و یا که رفته ای بسوی سرزمین من
نهفته ای درون دامن وطن
چه جاودانه روزنی
بسوی عشق کشوده ای


بهار می رسد ز راه
نه بی تو که نهان جان خود
درون جان آن نهاده ای
بهار توئی
کرانهء جهان زندکی
رفیق

۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

گلوی گل گلوله خورده خوابه

ديگر بس است
آ مده ام که با ز پس گيرم
نه با کلام
و نه به ا لتما س
که با دشنهء ا نتقام نسلي
که بر دا ر کرديد.
هر روز
يک با ر
هر با ر
هزا ر دشنهء خونينتان را
که هر کدام هزار بار بر تنم نشسته است
ا ز تن بدر مي کنم
که ا ين تنم
چشمه هاي خونين است،
و زير پاي من
شرا به هاي خون،
و ا ين
نه مال ديروز
نه مال ا مروز
که هميشه پيکرم را
خون چکان ديدم!


آ قايان
مي خواهم ا مروز
با زم دهيد
هر آ نچه را که ستانده ا يد ا ز من
با زم دهيد
کشته هايم را
بازم دهيد
گورهاي ناشناسم را
با زم دهيد
کودکاني که فروخته ايد
با زم دهيد
دخترا ني را که فروخته ا يد
با زم دهيد
خشم نسلي که در سکوت
فرياد کرد بي صدا!!
بربريت و چپاول
جنايت و تجاوز
که ميراث شوم و شرم آ ور شماست،
ديگر بس است.

ايستاده ا م
باسينه ا ي ستبر
با پيکري خونفشان
سدي شدم عظيم
با همهء کشته هاي خود
در برا بر شما
ا ين خشم
صيقل خوردهء ا بريشم است
در ستيغ بنفش فريا دي
ا رمغان نسل پروا ز
مرگت باد
ننگت باد!!!


خس و خاشاک تاریخ را می سازند

زبـان آتش : ا ستاد محمد رضا شجریان

57...........88

سی و یک سال وهر سال

هزار نقطه خونین

هزار تردید هزار ساله

سکوت

نجوا

صدا

فریاد

ما ترا نمی خواهیم. .

وداع

دلم برای امید زنده بودنت تنگ شده ، امشب یادت درست مثل بختک شده ، تمام این روز ها فکر می کنم به تو ، به امید هایم ، به آنچه تمام..........

خونه جونه

چکامه های خون

به خون نگاری قلم

به رویی دفتر زمان

میرود هنوز.........

خون

ز دید ه زمان

ترس مـرد ، زنـده بـاد امـیـد


ترس مـرد ، زنـده بـاد امـیـد


زند گـی

می سرایم

گریستن را بی صـدا

و خنده ها را بی صدا تر

غوغای عالمی را در سکوت

می سازمش کنون

می سرایم

مهربانی را

بی ریائی

و زیبائی را همچو زندگی

مهربان و بی ریا ......

انتخابان

۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

اسامی شهیدان احراز هویت شده تا به امروز را منتشر می کند:



13 شهریور 88
اسامی شهیدان احراز هویت شده تا به امروز را منتشر می کند: اسامی و مشخصات دقیق 72 شهید جنبش سبز
نوروز: از آنجا که در روزهای اخیر آمار غیر واقعی فراوانی از سوی مقامات رسمی و غیررسمی وابسته به کودتاگران در خصوص تعداد کشته شدگان حوادث اخیر منتشر شده که در این زمینه میتوان به آخرین آمار یعنی اظهارات فرمانده سپاه اشاره کرد، پایگاه اطلاع رسانی نوروز در پاسخ به اینگونه اظهارات بی پایه و اساس که برای پاک کردن صورت مسئله و منحرف کردن اذهان عمومی از جنایات انجام شده در حوادث پس از انتخابات بیان میشود، اقدام به انتشار اسامی دقیق این شهدا می کند تا شاید وجدان های خفته بیدار شده و از کتمان حقایق روشن دست برداشته و از اعمال و جنایات انجام شده توسط زیرمجموعه ها و عوامل کودتا را پذیرفته و سعی در سرپوش گذاشتن بر جنایات نداشته باشند.
در این خبر اسامی و مشخصات دقیق 72 شهید جنبش سبز که تاکنون احراز هویت شده اند آمده است و تلاش ها برای شناسایی و تکمیل این لیست ادامه داشته و شهداء به اسامی ذکر شده در این لیست ختم نمی گردد.
نوروز یاد آور میشود، سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران در آخرین ادعای خود درخصوص آمار کشته شدگان ادعا کرده بود که تعداد کشته شدگان حوادث اخیر 27 نفر بوده که تنها 7 نفر از آنها معترضین به نتیجه انتخابات بودند و 20 نفر دیگر را نیروهای انقلابی و بسیجی تشکیل داده اند که توسط معترضان به شهادت رسیده اند.
در ادامه، " نوروز" جهت تنویر افکار عمومی دو لیست از کشته شدگان ارائه می کند.
لیست اول شامل اسامی 25 شهید گلگون کفن است که تا به امروز خانواده هایشان با مراجعه به مراجع معرفی شده از سوی ستادهای انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، شهادت فرزند یا عضو خانواده خود را اعلام کرده اند.
1. نام شهید: حسین اخترزند/ سن: 32 / تاریخ شهادت:25 خرداد / محل شهادت: اصفهان / نحوه شهادت: توسط نیروهای بسيج از طبقه سوم به پايين پرتاب شده و به شهادت رسيده است
2. نام شهید: کيانوش آسا / عنوان اجتماعی: دانشجوی كارشناسی ارشد رشته‌ی پتروشيمی و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ايران / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: تهران، ميدان آزادي / نحوه شهادت: در اثر اصابت گلوله توسط افراد موسوم به لباس شخصی به شهادت رسيده / سایر توضیحات: پيكر وي روز سوم تیرماه در سردخانه پزشکی قانونی شناسایی شد
3. نام شهید: سهراب اعرابی / عنوان اجتماعی: سال آخر دبيرستان / سن: 19 / محل شهادت: روز 25 خرداد در میدان آزادی مورد اصابت گلوله قرار گرفته است زندان اوين، تهران بر اثر شكنجه در زندان به شهادت رسيده است / توضیحات: شهادت وي در روز 20 تیرماه پس از 26 روز سرگرداني به مادرش اعلام شد.
4. نام شهید: عليرضا افتخاري / عنوان اجتماعی: روزنامه نگار / سن:29 / تاریخ شهادت: 25 خرداد / نحوه شهادت: در اثر ضربات باتوم به سر و خونريزي مغزي به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: پیکرش در تاریخ ٢٢ تیر ماه به خانواده تحویل داده شده است.
5. نام شهید: ندا آقا سلطان/ عنوان اجتماعی: دانشجوی رشته فلسفه / سن: 27 / تاریخ شهادت:30 خرداد / محل شهادت: خیابان کارگر شمالی، تهران / نحوه شهادت: به دلیل اصابت گلوله نیروهای لباس شخصی به قلب، به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: پيكر وي یکروز بعد در قطعه 257 بهشت زهرا به خاك سپرده شده است.
6. نام شهید: امير جوادي فر/ عنوان اجتماعی: دانشجوی رشته‌ی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین / سن: 25 / تاریخ شهادت: 18 تيربازداشت شده / نحوه شهادت: هنگام جابه جايي از كهريزك به اوين، در ون آمبولانس دچار تشنج شده و به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: بر اثر ضربات وارده به سر و صورت در بازداشتگاه بينايي خود را از دست مي دهد.
7. نام شهید: محرم چگيني قشلاقي / سن: 34 / سایر توضیحات: قطعه 256 ردیف 146 شماره 13
8. نام شهید: مسعود خسروی / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: ميدان آزادي، تهران / سایر توضیحات: در بهشت زهرا به خاك سپرده شده است.
9. نام شهید: عباس دیسناد / عنوان اجتماعی: کاسب/ سن:40/نحوه شهادت: با باتوم به ناحیه سر
10. نام شهید: رامين رمضانی / سن: 29 / نحوه شهادت: پس از آزادی از زندان به دليل لخته های خون موجود در سينه اش در بيمارستان بستری و به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: قطعه 257 ردیف 46 شماره 32
11. نام شهید: محسن روح الامینی / سن: 25 / تاریخ شهادت: 18 تير بازداشت شده / نحوه شهادت: در بازداشگاه کهریزک بر اثر ضرب وشتم شدید دچار شکستگی فک و نارسایی کلیه شده و بر اثر عدم رسیدگی به شهادت رسيده است .12. نام شهید: اشکان سهرابی / عنوان اجتماعی: دانشجوی رشته آی تی دانشگاه قزوین/ سن: 18 / تاریخ شهادت:30 خرداد / محل شهادت: در محله خودشان، خیابان بوستان سعدی تقاطع رودکی وسرسبیل، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت 3 گلوله از سوی نیروهای امنیتی و بسیج به شهادت رسيده است.13. نام شهید: امير حسين طوفانپور / سن: 32 / تاریخ شهادت: 29 خرداد / نحوه شهادت: بر اثر تیرخوردگی ساق دست، پهلو وکمر و نیز آثار کبودی در پشت گردن و زخمی عمیق در پشت سر بوده که داخل آن را با پنبه پرکرده بودند و شکستگی کامل بازویی که تیرخورده بود به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: روی صورت هم بینی به نظر شکسته می نمائید.
14. نام شهید: سعید عباسی فر گلچینی / عنوان اجتماعی: فروشنده کیف و کفش / سن: 24 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: تهران / نحوه شهادت: بر اثر (اتمالا اصابت باطوم به سرش)تیراندازی نیروهای امنیتی به شهادت رسيده است.15. نام شهید: مصطفی غنیان / عنوان اجتماعی: دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران / تاریخ شهادت: در هنگام گفتنئ تکبیر بر پشت بام در سعادت آباد تهران25 خرداد / محل شهادت: كوي دانشگاه، تهران / نحوه شهادت: در حمله نيروهاي امنيتي و نظامي به كوي دانشگاه تهران به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: پیکر وي روز 28 خرداد تحت تدابیر شدید امنیتی در حرم اما رضا به خاک سپرده شده است.
16. نام شهید: علی فتحعلیان / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: روبروی مسجد لولاگر / سایر توضیحات: قطعه 9 ردیف 110 شماره 22
17. نام شهید: هادی فلاح منش/ عنوان اجتماعی: کاسب/ سن: 29 / محل شهادت: تهران/ سایر توضیحات: در قطعه 53 بهشت زهرا
18. نام شهید: احمد کارگر نجاتی / نحوه شهادت: بر اثر ضرب و شتم در بیمارستا جان باخته است / سایر توضیحات: قطعه 213 ردیف 15 شماره 35
19. نام شهید: بهزاد مهاجر / سن: 47 / تاریخ شهادت: 25 خرداد / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به سينه به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: پيكر وي در سردخانه كهريزك بوده وپس از حدود 40 روز به خانواده اش تحویل شده است.
20. نام شهید: نادر ناصری / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: خیابان خوش، تهران / سایر توضیحات: در بابل به خاك سپرده شده است.
21. نام شهید: احمد نعيم آبادي / محل شهادت: ميدان آزادي، تهران / نحوه شهادت: توسط گردان ١١٧ عاشورا به ضرب گلوله به شهادت رسيده است.22. نام شهید: مسعود هاشم زاده / سن: 27 / تاریخ شهادت:30 خرداد / محل شهادت: خيابان شادمان، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به قلب و سوراخ کردن ریه، پارگی ریه و خونریزی داخلی و خارجی شدید به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: در شمال كشور به خاك سپرده شده است.
23. نام شهید: مهدی کرمی / سن: 17 / تاریخ شهادت: 5 خرداد / محل شهادت: تقاطع جنت آباد وخیابان کاشانی، تهران / نحوه شهادت: با باطوم سر او له شده و با چاقو گلویش بریده شده است / سایر توضیحات: پيكر وي در سردخانه بیمارستان پیامبر واقع در بلوار اشرفی اصفهانی بوده است.
24. نام شهید: ناصر امیر‌نژاد / عنوان اجتماعی: دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در رشته هوا-فضا / سن شهید: 25 / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: خیابان محمد علی جناح، تهران / نحوه شهادت: در تیراندازی نیروهای بسیج به شهادت رسیده است / سایر توضیحات: پيكر وي در سردخانه بیمارستان پیامبر واقع در بلوار اشرفی اصفهانی بوده و در یکی از روستاهای یاسوج به خاک سپرده شده است.
25. نام شهید: محمود رییسی نجفی/ عنوان اجتماعی: کارگر/ تاریخ شهادت: 7 تیر/ نحوه شهادت: براثر اصابت گلوله نیروهای مسلح / سایر توضیحات: در تاریخ 25 خرداد در میدان آزادی مورد ضرب و شتم و اصابت گلوله قرار میگیرد و 13 روز بعد در منزل خود به شهادت میرسد.
لیست دوم شامل اسامی شهدایی است که خانواده های آنها هنوز برای اعلام رسمی شهادت عزیز از دست رفته خود تحت فشار هستند و به مراجع رسمی اعلام شده از سوی مهندس موسوی و مهدی کروبی مراجعه نکرده اند.
26. نام شهید: مبینا احترامی / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: كوي دانشگاه، تهران / سایر توضیحات: پیکر وي بدون اطلاع خانواده به صورت مخفیانه به خاك سپرده شده است.
27. نام شهید: ندا اسدي
28. نام شهید: سعيد اسماعيلي‌خان‌ببين / سن شهید: 23 / نحوه شهادت: بر اثر ضربه به سر به شهادت رسيده است
29. نام شهید: مراد آقاسی
30. نام شهید: حسين اكبري / نحوه شهادت: بر اثر ضربه به سر به شهادت رسيده است
31. نام شهید: واحد اكبري / عنوان اجتماعی: شغل آزاد / سن شهید: 34 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: خيابان ونك، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 2 تير در قطعه 261 به خاك سپرده شده است.
32. نام شهید: محسن انتظامی
33. نام شهید: محسن ایمانی / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: كوي دانشگاه، تهران / سایر توضیحات: پیکر وي بدون اطلاع خانواده به صورت مخفیانه به خاك سپرده شده است.
34. نام شهید: فاطمه براتی / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: كوي دانشگاه، تهران / سایر توضیحات: پیکر وي بدون اطلاع خانواده به صورت مخفیانه به خاك سپرده شده است.
35. نام شهید: محمد حسين برزگر / عنوان اجتماعی: شغل آزاد / سن شهید: 25 / تاریخ شهادت: 27 خرداد / محل شهادت: ميدان هفت تير، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 31 خرداد بعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه 302 به خاك سپرده شده است.
36. نام شهید: جعفر بروايه / عنوان اجتماعی: استاد دانشگاه چمران اهواز و دانشجوي مقطع دكتراي دانشگاه تهران / محل شهادت: ميدان بهارستان، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: پزشكي قانوني علت شهادت وي را خونريزي مغزي اعلام كرده است.
37. نام شهید: یعقوب بروایه / عنوان اجتماعی: دانشجوي كارشناسي ارشد رشته نمايش در دانشكده هنر ومعماري دانشگاه تهران / تاریخ شهادت: 4 تير / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله نيروهاي بسيج از بام مسجد لولاگر به شهادت رسيده است
38. نام شهید: سرور برومند / سن شهید: 58 / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: خیابان محمدعلی جناح، تهران
39. نام شهید: حامد بشارتی / سن شهید: 26 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: تهران / نحوه شهادت: بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی به شهادت رسيده است.40. نام شهید: فرزاد جشني / تاریخ شهادت:30 خرداد / محل شهادت: تهران
41. نام شهید: بهمن جنابی / عنوان اجتماعی: شاغل در مغازه نصب و تعمیرات شوفاژ / سن شهید: 20 / محل شهادت: تهران
42. نام شهید: محسن حدادي / عنوان اجتماعی: برنامه نویس كامپيوتر / سن شهید: 24 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: خيابان نصرت، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله بر پيشاني به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 2 تير در قطعه 262 به خاك سپرده شده است.
43. نام شهید: شلير خضري / تاریخ شهادت: 26 خرداد / محل شهادت: بهارستان، تهران 44. نام شهید: فاطمه رجب پور / سن شهید: 38 / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: خیابان محمدعلی جناح، تهران
45. نام شهید: بابک سپهر / سن شهید: 35 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: تهران / نحوه شهادت: بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی به شهادت رسيده است.46. نام شهید: فهيمه سلحشور / عنوان اجتماعی: ديپلم / سن شهید: 25 / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: ميدان ولي عصر، تهران بر اثر اصابت باتوم به سر و خونريزي داخلي به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 24 خرداد بر اثر اصابت باتوم به سر و خونريزي داخلي به بيمارستان منتقل شده و در تاريخ 25 خرداد به شهادت رسيده است.
47. نام شهید: تينا سودي / عنوان اجتماعی: دانشجو / تاریخ شهادت: 30 خرداد / نحوه و محل شهادت: ميدان انقلاب، تهران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيده است.
48. نام شهید: حسن شاپوری
49. نام شهید: علي شاهدي / سن شهید: 24 / تاریخ شهادت: 31 خرداد / محل شهادت:تهرانپارس، تهران / سایرتوضیحات: بعد از دستگيري و انتقال به كلانتري، به دلايل نامعلوم به شهادت رسيده است. پزشكي قانوني علت شهادت وي را نامشخص اعلام كرد، اما خانواده وي معتقدند به علت ضربات باتوم در كلانتري به شهادت رسیده است.
50. نام شهید: کسری شرفی / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: كوي دانشگاه، تهران / سایر توضیحات: پیکر وي بدون اطلاع خانواده به صورت مخفیانه به خاك سپرده شده است.
51. نام شهید: کامبیز شعاعی / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: كوي دانشگاه، تهران / سایر توضیحات: پیکر وي بدون اطلاع خانواده به صورت مخفیانه به خاك سپرده شده است.
52. نام شهید: داوود صدري / عنوان اجتماعی: کسبه‌ی محله‌ی سلسبيل / سن شهید: 27 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: مسجد لولاگر، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسيده است.
53. نام شهید: سيد رضا طباطبايي / عنوان اجتماعی: ليسانس حسابداري / سن شهید: 30 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: خيابان آذربايجان، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 3 تير بعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه 259 به خاك سپرده شده است.
54. نام شهید: وحيد رضا طباطبايي / عنوان اجتماعی: ليسانس زبان انگليسي / سن شهید: 29 / تاریخ شهادت: 3 تير / محل شهادت: بهارستان، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 6 تير در قطعه 308 به خاك سپرده شده است.
55. نام شهید: حسين طهماسبی / سن شهید: 25 / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: خيابان نوبهار، كرمانشاه / نحوه شهادت: مورد حمله‌ی مأموران مسلح وابسته به دولت قرار گرفته و در اثر ضربات وارده به شهادت رسيده است.
56. نام شهید: سالار طهماسبي / عنوان اجتماعی: دانشجوي كارشناسي مديريت بازرگاني رشت / سن شهید: 27 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: خيابان جمهوري، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به پيشاني به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 2 تير در قطعه 254 به خاك سپرده شده است.
57. نام شهید: ميثم عبادي / عنوان اجتماعی: شاگرد فرش فروش / سن شهید: 17 / محل شهادت: صادقيه، تهران
58. نام شهید: ابوالفضل عبدالهي / عنوان اجتماعی: فوق ديپلم برق / سن شهید: 21 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: مقابل دانشگاه صنعتي شريف، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به پشت سر به شهادت رسيده است / نحوه شهادت: 2 تير در قطعه 248 به خاك سپرده شده است.
59. نام شهید: حميد عراقي / محل شهادت: خيابان آزادي، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيده است.
60. نام شهید: پور كاوه علي / سن شهید: 19 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: تهران
61. نام شهید: حسین الف / تاریخ شهادت: 27 خرداد / محل شهادت: اصفهان
62. نام شهید: رضا فتاحی63. نام شهید: پريسا كلي / عنوان اجتماعی: فارغ التحصيل رشته ادبيات / سن شهید: 25 / تاریخ شهادت: 31 خرداد / محل شهادت: بلوار كشاورز، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به گردن به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 2 تير در قطعه 259 به خاك سپرده شده است.
64. نام شهید: مصطفي كيارستمي / سن شهید: 22 / تاریخ شهادت: 26 تير / نحوه شهادت: مقابل دانشگاه تهران بر اثر اصابت باتوم به سر به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: شركت در نمازجمعه
65. نام شهید: محمد کامرانی / سن شهید: 18 / تاریخ شهادت: 18 تير بازداشت شده / محل شهادت: در بازداشتگاه کهریزک بر اثر ضرب و شتم شدید ودچار نارسایی کلیوی شده و در بیمارستان به خانواده اش تحویل می شود میدان ولیعصر، تهران / نحوه شهادت: بر اثر جراحات وارد شده در بيمارستان مهر به شهادت رسيده است.
66. نام شهید: حميد مداح شورچه / عنوان اجتماعی: فعال در ستاد مرکزی ميرحسين موسوی / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: مشهد / نحوه شهادت: چند روز بعد از آزادی به دليل شدت جراحات وارده به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: پزشکی قانونی علت شهادت وی را خونريزی مغزی اعلام کرده است.
67. نام شهید: مریم مهرآذین / سن شهید: 24 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: تهران / نحوه شهادت: بر اثر تیراندازی نیروهای انتظامی امنیتی به شهادت رسيده است.68. نام شهید: ترانه موسوی / تاریخ شهادت: 7 تير / محل دستگیری: مسجد قبا، تهران / سایر توضیحات:پيكر وي در حالی که سوزانده شده بود در بیابان های بین کرج و قزوین پیدا شده است.
69. نام شهید: ایمان نمازی / عنوان اجتماعی: دانشجوی رشته عمران دانشگاه تهران / تاریخ شهادت: 25 خرداد / محل شهادت: كوي دانشگاه، تهران / نحوه شهادت: براثر حمله نيروهای یگان ويژه و مامورین امنیتی لباس شخصی به شهادت رسيده است.
70. نام شهید: محمد نيكزادي / عنوان اجتماعی: فارغ التحصيل عمران / سن شهید: 22 / تاریخ شهادت: 26 خرداد / محل شهادت: ميدان ونك، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به سينه به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: در قطعه 257 به خاك سپرده شده است.
71. نام شهید: ايمان هاشمي / عنوان اجتماعی: شغل آزاد / سن شهید: 27 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: خيابان آزادي، تهران / نحوه شهادت: بر اثر اصابت گلوله به چشم به شهادت رسيده است / سایر توضیحات: 3 تير در قطعه 259 به خاك سپرده شده است.
72. نام شهید: میلاد یزدان پناه / سن شهید: 30 / تاریخ شهادت: 30 خرداد / محل شهادت: تهران / نحوه شهادت: بر اثر تیراندازی نیروهای بسیج امنیتی به شهادت رسيده است.

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

تواضع در برابر زمان − آخرین درس یک استاد


تواضع در برابر زمان − آخرین درس یک استاد


Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: کارل اتو هُندریش، استاد درگذشته‌ی دانشگاه فرانکفورت
آخرین شماره‌ی مجله‌ی فرهنگی "مرکور" حاوی مقاله‌ای از کارل اتو هُندریش، استاد درگذشته‌ی جامعه‌شناسی است. او در این مقاله، که متن آخرین درس اوست، حاصل یک عمر پژوهش جامعه‌شناسانه را بازگو می‌کند.

"مرکور" (Merkur) یک نشریه‌ی فرهنگی معتبر آلمانی است. این نشریه، که در سال ۱۹۴۷ تأسیس شده، خود را یک «مجله‌ی کلاسیک فرهنگی»، با نگرشی «لیبرال» معرفی می‌کند که از مدهای زمانه تأثیر نمی‌گیرد و به «ارزش‌های کهن» روشنگری پایبند می‌ماند. این ارزش‌ها از دید گردانندگان این مجله عبارت‌اند از «شک، انتقاد و ریشخند».

آن هنگام و اکنون

آخرین شماره‌ی "مرکور" (شماره‌ی ۷۱۹، آوریل ۲۰۰۹) با مقاله‌ای از کارل اتو هُندریش (Karl Otto Hondrich) آغاز می‌شود. هندریش (۱۹۳۷−۲۰۰۷) از استادان بنام جامعه‌شناسی در آلمان بوده است. او در "انستیتوی تحلیل اجتماعی و سیاسی" دانشگاه فرانکفورت تدریس می‌کرده است. آثار او در مورد ساختار و مسائل جامعه‌ی مدرن، رشد اقتصادی، موضوع قدرت و سلطه و تحولات جامعه‌ی آلمان هستند.
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: روی جلد شماره‌ی آوریل ۲۰۰۹ مجله‌ی ’مرکور‘
عنوان مقاله‌ی هندریش در مرکور "آن هنگام و اکنون" است. این مقاله متن سخنرانی اوست در آخرین جلسه‌ی درسش در دانشگاه فرانکفورت. موضوع آن پیوستگی و گسستگی در جامعه است، اینکه جامعه متحول می‌شود، در عین حال بسی چیزها در آن به نسبت ثابت می‌مانند.

بند اول نوشته، مضمون عمومی آن را بیان می‌کند:
«در هر چیزی که تغییر کند، چیزی بدون تغییر می‌ماند. در هر آن چیزی که امروزه زیر عنوان نو ما را شیفته یا ناراحت می‌کند، عنصری کهن وجود دارد که به زندگی خود ادامه می‌دهد و تکرار می‌شود. در هر چیزی که به نظر می‌رسد با گذشته کاملا فرق دارد، چیزی پابرجامانده و ثابت موجود است. بسیاری از چیزهایی که اکنون به نظر تازه می‌آیند، قبلا هم وجود داشته‌اند، اغلب بسی پیشتر از آنی که ما تصور می‌کنیم. و همچنین چیزها، چه خوب و چه بد، بسی بیشتر از آنی که ما فکر می‌کنیم، دوام می‌آورند.»

تجربه‌ی عمر

استاد در اینجا تجربه‌ی یک عمر را بیان می‌کند، عمری اندیشه بر مسائل اجتماعی را. چه سخنش را بپذیریم و چه نپذیریم، بایستی آن را جدی بگیریم؛ و اگر جدی بگیریم، طبعا بهره‌ای از آن می‌گیریم.

او در ابتدای سخنش می‌گوید: «این یک درس جامعه‌شناسی است. نگاه جامعه‌شناسانه در همه جا رابطه‌های میان انسان‌ها را می‌بیند. تا همین امروز نگاه بر آنچه در رابطه می‌گذرد، بر من بسی دشوار می‌نماید. مدام این نگاه متوجه فرد انسان می‌شود، به پدیده‌ی فرد معطوف می‌شود. این عادت ماست. نگاه جامعه‌شناس، برعکس، نگاهی غیرعادی است، غریب است، غریب‌کننده است. بر این قرار من هم، که مدتهاست جامعه‌شناسم، بایستی مدام بکوشم − انگار که دارم عینکم را عوض می‌کنم − تا نگاهم جامعه‌شناسانه باشد، یعنی رابطه‌بین باشد.»
در رابطه‌ی "الف" و "ب" اشکالی وجود دارد. نگاه عادی و عادت‌شده به چنین موضوعی یا متوجه‌ی "الف" می‌شود، و/یا متوجه‌ی "ب". هندریش می‌گوید، این نگاه، جامعه‌شناسانه نیست. فورا اشکال را در "الف" و/یا "ب" نبینید، اشکال ممکن است در خود رابطه باشد.
نگاه جامعه‌شناسانه یعنی نگاه متمرکز بر روابط. افراد، موضوع جامعه‌شناسی نیستند. این حرفی است که استاد لابد در جلسه‌ی اول درسش گفته و در واپسین درسش هم بر آن تأکید می‌کند.

هُندریش کوشیده است بر اساس تحلیل رابطه، تحول و پایداری را در جامعه نشان دهد. در درس آخرش نیز چنین می‌کند. چکیده‌ی فکرش را در درس آخرش چنین بیان می‌کند: «روندهای اجتماعی و نهادهایی که مدتهاست وجود دارند، در آینده نیز مدتها وجود خواهند داشت؛ این محتمل‌تر است که سازه‌های جدید اجتماعی زودتر فروپاشند.» این نظری "محافظه‌کارانه" است. هندریش به عنوان جامعه‌شناسی محافظه‌کار شهرت داشته است. نوشته‌هایش را اما تحول‌طلبان نیز با علاقه خوانده‌اند.

پنج نکته‌ی بنیادی

هُندریش در واپسین درسش، در توضیح نگاه جامعه‌شناسانه، می‌گوید که وقتی از رابطه سخن می‌گوییم، بایستی به پنج نکته توجه داشته باشیم. او این پنج نکته‌ی بنیادی را در نوشته‌هایش به تفصیل شرح داده و در آخرین درسش نیز به آنها اشاره می‌کند. حاصل اصلی کار عمری او به‌عنوانِ جامعه‌شناس برشمردن و توضیح آنهاست. آنها از این ‌قرارند:

۱. بده‌بستان − هر رابطه‌ای یک بده-بستان است، پاسخ هم که ندهیم، پاسخ داده‌ایم.
۲. ارزش‌گذاری – وقتی چیزی را پیش کشیم، عملا چیز دیگری را پس می‌زنیم. رابطه‌ بر اساس ترجیح است و ترجیح یعنی ارزش‌گذاری.
۳. بخش کردن − رابطه، تقسیم کردن است و تقسیم کردن میان خود، متحد کردن خود است و پس زدن کسانی که با آنها چیزی را تقسیم نمی‌کنیم.
۴. آشکارسازی و پنهان‌سازی – چیزی را که نمایش می‌دهیم، روی چیز دیگری را می‌پوشاند. آشکار‌سازی با پنهان‌سازی همراه است.
۵. تعین – زندگی در زمان جاری است. از آینده‌ی نامعین، در افق نزدیک، چیزی متعین می‌شود، مثلا با طرح و نقشه و پیش‌بینی. از کل گذشته هم، چیزهایی متعین می‌شوند و بقیه مبهم می‌مانند. ما در پس و پیش خود، فقط افق بسیار باریکی را متعین می‌بینیم. نه گذشته در کلیت خود متعین‌شدنی است، نه آینده.

هندریش در سخنرانی خود بیشتر به این نکته‌ی آخر پرداخته و دعوت به تواضع در برابر زمان کرده است. نه آینده را می‌توان به طور کامل پیش‌بینی کرد و نه بر گذشته‌ی تاریک می‌توان به طور کامل پرتو افکند.

نویسنده: رضا نیکجو

۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

مراحل مختلف شکنجه سفید چگونه اجرا می شود


سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۸
گفت و گو با روانشناس مرکز درمان قربانیان شکنجه
مراحل مختلف شکنجه سفید چگونه اجرا می شود
فروغ حسین پور
دست داشتن در طرح کودتای مخملی و براندازی نظام، اعترافاتی است که این روزها از زبان شخصیتهای سرشناس سیاسی در دادگاه های ایران می شنویم. این دادگاه هاکه بسیاری از شخصیت های سیاسی ایران و جهان آنرا نمایشی خوانده اند، بی شک ذهن هر بیننده ای را با مقوله شکنجه درگیر میسازد.روانشناسان و مـدافعان حقوق بشـر ایـن اعتـرافات را نمـاد بارزی از اعمـال شکنجه سفید دانستــه اند. شکنجه سفید یا شستشوی مغزی چیست و چه چیز منجر به اعتراف کردن افراد تحت شکنجه می شود؟در این مورد با خانم دکتر ونک آنسون، روانشناس مرکز درمان قربانیان شکنجه در برلین گفت و گو کرده ایم.

این گفت و گو در پی می آید.

مرکز درمان قربانیان شکنجه در برلین در سال 1992 تاسیس شده و در آنجا روانشناسان متخصص سعی میکنند بازداشت شدگان آسیب دیده یا جنگ زدگان روان پریش را با استفاده از شیوه های مختلف، درمان نمایند. آمار این موسسه نشان می دهد در سال 2008 در مجموع 547 نفر آسیب دیده ناشی از شکنجه یا جنگ، از 50 کشور جهان به این مرکز مراجعه کرده اند. در این میان اتباع کشور ترکیه با تعداد 119 نفر در رتبه اول و اتباع کشور ایران با 38 نفر پس از کشورهای چکسلواکی و لبنان در رتبه چهارم قرار دارند. خانم دکتر ونک آنسون، روانشناس پنجاه ساله که تجربه کار با بازداشت شدگان گوانتانامو، قربانیان جنگ عراق و همچنین بازداشت شدگان ایرانی را دارد، 9 سال است که در این مرکز کار می کند.



دکتر آنسون، نظر شما به عنوان یک روانشناس متخصص و با تجربه راجع به دادگاه های اخیر در ایران چیست؟

البته من گزارش تصویری ندیدم اما در روزنامه های آلمانی مطالب متعددی همراه با عکس بازداشت شدگان دیده و خوانـده ام. به جرات میتوانم بگویم که اشخاص بازداشت شده ای که آنجا آورده اند بی تردید هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ روحی روانی "شکنجه سفید" شده اند. این نوع شکنجه، سیستم فکری هر انسانی را به هم میریزد. در ضمن این را هم باید اشاره کرد که برگزاری همین دادگاه ها در نوع خود توهین بزرگی است به شخصیت آن نخبگان و این خود بر پایه معیارهای دیده بان حقوق بشر یک نوع شکنجه محسوب میشود. به همین دلیل برگزاری این دادگاه های نمایشی که قصد تحقیر این افراد را دارد کاملا محکوم است.



شکنجه سفید بر چه پایه ای استوارست؟

اصول تئوری و عملی این شکنجه بر اساس دستاوردهای روانشناسان شکل گرفته است. متاسفانه باید گفت که در اینجا علم روانشناسی کمک زیادی به پیشرفت شکنجه سفید کرده است. پس از صدور بیانیه بین المللی حقوق بشر به تاریخ 10 دسامبر 1948 مسلما جوامع دموکراتیک و کلیه امضا کنندگان آن نسبت به رعایت همه بندهای آن بیانیه، از جمله بندی که هرگونه شکنجه را محکوم می کند، متعهد شدند اما واقعیت چیز دیگـری بود. قـدرت های بین المللی پس از پایان جنگ جهانی دوم درگیر بحران و کشمکش های سیاسی جدی شده بودند. آغاز جنگ سرد، حمله اسرائیل و اشغال فلسطین، آپــارتـایـد برای سـرکوب جنبــش آزادی بخش آفریقای جنوبی، همه و همه نظامیان و دستگاه های اطلاعاتی قدرت ها را به چالش کشیده بود. در این میان دیگر صرفا گرفتن اطلاعات از بازداشت شدگان برای نظامیان و دستگاه های اطلاعاتی کافی نبود بلکه گرفتن اعترافات از شخصیت های سرشناس در مقابل دوربین به نظر ضروری تر می رسید. نکته مهم این بود که اعترافاتی که از شخصیتها با اعمال شکنجه گرفته می شد به شیوه ای باشد که به ظاهر، آثــاری از جراحت های ناشی از آن به چشم اقشــار جامعه نخورد تا باور آن اعتــرافات را راحت تر ســازد ! شاید به همین دلیل در CIA این شکنجه به شکنجه تمیز هم معروف است. از این روی استفاده از دستاوردهای روزافزون علم روانشناسی، در شیوه و ساختار بازجویی ها برای دستگاه های اطلاعاتی از اهمیت ویژه ای برخوردار شد.



آیا همچنان همکاری میان روانشناسان و شکنجه گران ادامه دارد؟

بله. پس از یازدهم سپتامبر 2001 این همکاری به اوج خود رسید. در آنـزمان به بهانه مبارزه با تروریسم، سازمان های CIA و پنتـاگون هـزینه هنگفتی به موسسـه سـرشناس American Psychological Association پرداختند تا روانشناسان این موسسه به کارمندانشان تعلیم و آموزش جهت استفاده از شکنجه روانی در بازجویی ها را بدهند. سال 2007 این موضوع از طریق رسانه ها فاش گردید و امروز ما می دانیم که از شکنجه سفید در زندان ابوغریب و بازداشتگاه گوانتانامو استفاده شده است. نظام های دیکتاتوری هم مسلما از این نوع شکنجه بطور گسترده ای در طی سالهای متوالی استفاده کرده اند. ما قربانیان فراوانی از کشورهای ایران، عراق، افغانستان داشته ایم.



شکنجه سفید چگونه عمل میکند؟

انسانها موجوداتی اجتماعی هستند. زمانی که شما تمام روابط عاطفی و اجتماعی را از ایشان بگیرید، ضربه شدیدی می خورند. شکنجه سفید مبتنی بر محرومیت حسی و ایزوله نگهداشتن شخص است. فرد مربوطه اکثر اوقات بطور غیرمنتظره دستگیر شده، چشم بسته از دالان ها یا مسیرهای پیچ در پیچ به یک سلول انفرادی برده میشود، در آنجا روزها دور از هرگونه اطلاعات و تماس با دنیای خارج میماند. وی همچنین اکثرا امکان دسترسی به خانواده، وکیل، تلفن، روزنامه و کتاب را ندارد. این همراهست با بازجویی های طولانی با روش سوال های مکرر، تکراری، بحث و جدل، تهدید، تلقین یا مرام آموزی، تشویق، خشونت همراه با کم خوابی های بیش از 14 ساعت. بازداشت شده اغلب جز بازجوی خود فرد دیگری را نمیبیند. بازجو در اکثر موارد در مورد بازداشت شده اطلاعات گسترده ای دارد، با این حال تمام سعی خود را میکند تا هـرچه بیشتـر از زبـان خود او در مورد روحیــه و ویـژگـی های شخصیتی اش آگاه تر شود. زیرا هر چقدر شناخت فرد بازجو از بازداشت شده کامل تر باشد او میتواند خیلی مشخص تر روی زندانی کار کند. بازجو به مرور از آن نکته ها استفاده و سعی میکند او را به شیوه های مختلف شدیدا تحقیر و بی اعتماد به گذشته خود سازد. یعنی میتوان گفت که هدف اصلی این نوع بازجویی ها در مرحله اول تسریع شکستن ارزش های زندانی توسط تضعیف اراده وی است.



از محرومیت های حسی گفتید، میتوانید بگویید ساختار آن چگونه است؟

بله. میشود گفت این متد نسبتا در شکنجه سفید جدید است و اولین بار در مورد بازداشت شدگان گوانتانامو بطور گسترده به چشم خورد. آن هم به این صورت که فرد زندانی را از کلیه حواس پنجگانه اش محروم میسازد. بازداشت شده را اغلب با چشم بند یا در تاریکی مطلق نگه میدارند، ماسک بر روی دهان و بینی اش میبندند تا بویی به مشامش نرسد، گوشهایش را میپــوشاننــد تا صدایـی نشنـود. حتـی به روی دستـانش دستــکش می کشند تا حس لامسه را از او بگیرند و به آن دستبند میزنند. به همین شکل کاملا مانند مومیایی شده دوزانو آنها را در گوشه ای نگه میدارند. در مقوله روانشناسی ما این را میدانیم که کافیست هر انسانی را برای مدت کوتاهی از حواس پنجگانه اش محروم کنند، او تعادل خود را کاملا از دست می دهد و دچار وهم میشود.به علاوه سیستم گوارشی اش مشکل پیدا میکند، قـدرت جهت یابی اش مغشوش و دچار مشکل بیخوابی می شود و کاملا چه از لحاظ فیزیکی، چه از لحاظ روحی سیستم اش به هم میریزد. این هم جزیی از شکنجه سفید است.هدف اصلی از ایـن کار این است که بازداشت شده را از طریق محرومیت از حــواس پنجـگانـه اش، از لحاظ روحی به مرحله کودکی برگردانند. تکرار این پروسه باعث می شود که بازجو برای بازداشت شده، حکم یک حامی را داشته و به این ترتیب بازداشت شده احساس تعلق خاطر به بازجوی خود پیدا می کند. در این مقطع که زندانی مانند کودک بی تجربه ای که قدرت تشخیص دوست از دشمن را ندارد یا حتی قادر به حفظ خود در مقابل بروز هرگونه خطر نیست، می توان حس تلقینی در او بوجود آورد که بازجو برای او حتی نقش دوست یا پدر را ایفا کند.



آیا میتوانید چند مثال از رفتار بازجو با بازداشت شده بزنید؟

مبنای رفتار بازجو در شکنجه سفید بر پایه برخورد های متضاد با فرد زندانی است. در این روش بازجو در نقش دوست و دشمن ظاهر میشود. با اطلاعات دقیقی که در مراحل قبلی از شخصیت بازداشت شده به دست آورده، بازجو میتواند ساعتها با سوال های تکراری، خسته کننده، در مورد یک موضوع یا نکته خاص، بازداشت شده را تحت فشار قرار دهد. فشار روحی دیگری که به زندانی وارد میشود توسط اطلاعات غلطی است که بازجو به شخص میدهد. اینکه مثلا از وضعیت جسمی بد خانواده اش میگوید و اینکه افراد نزدیک فامیل مانند پدر یا مادرش یا همسر و فرزندانش بیمار هستند. یا به عنوان گروگان دستگیر شده اند، که قطعا تمام اینها کذب محض است. بازجو از این طریق موفق می شود تا فرد بازداشت شده در آن شرایط را به تدریح آماده پذیرش و جایگزین کردن ارزشهای جدید کند.



آیا در شکنجه سفید از قرص یا دارو هم استفاده میکنند؟

بله. معمولا داروها هم دو نوع هستند. همانطور که شیوه بازجویی گاه مهربانانه و گاه خشونت آمیز است، داروها هم، گاه تاثیر شادکننده و گاه تاثیر آرام بخش دارند. به نظر من به احتمال زیاد قبل از شروع دادگاه های نمایشی در ایران به شرکت کنندگان داروی شادبخش داده اند. در چندین مقاله ای که همراه با عکس در روزنامه های آلمانی خواندم به این اشاره شده بود که بخصوص آقای ابطحی و همینطور آقای عطریانفر، بطور غیرعادی سریع صحبت می کردند. من با افرادی که با آقای ابطحی آشنایی نزدیک داشتند صحبت کردم؛ آنهابه این مسئله تکیه داشتند که آقای ابطحی سابقا خیلی آرام و شمرده صحبت می کردند و ضمنا حالت چشمانشان تغییر کرده است. میتوان این نتیجه گیری را کرد که به آقای ابطحی دارو داده باشند.



آیا فرهنگ در شکنجه سفید اهمیتی دارد؟

نقش فرهنگ خیلی مهم است. مثال ایران را بزنیم که در آنجا بحث مذهب بسیـار مهـم است. از اسلام و دین برای اعمال شکنجه سفید بهره می گیرند. برای بازداشت شدگان در حین بازجویی آیات قرآن میخوانند، از باورها و احساسات مذهبی این افراد بطـور بیشرمـانـه ای سوءاستفاده میکنند. یا بحث غیرت و غرور مردانگی. من چندین مراجعه کننده مرد ایرانی داشتم که آنها را با آزار جنسی خواهر یا زن یا دخترشان تهدید کرده بودند. آنها را اینگونه شکسته بودند. هر چند من فکر میکنم با این شیوه هر مردی را میتوان شکست.



آیا در شکنجه سفید کار خاصی انجام می شود که بتوان گفت در همه فرهنگ ها و بر اکثر افراد تاثیرگذار است؟

بله؛ آن شکنجه جنسی است. اغلب بازداشت شدگان در این مرحله می شکنند. این هم از طرق مختـلف اعمال می شود. مثـلا بازداشت شدگان را با چشمان بسته لخت می کنند و به میان جمعی می برند و از آنان می خواهند خود ارضایی کنند یا جلوی جمع به کسی تجاوز کنند. با زنان مسلما عکس آن را عمل می کنند یعنی به آنان در جمع تجـاوز می کنند یا فردی (یا حتی چندین نفر به نوبت) به یک زن تجاوز می کند و او را کـاملا تحقیـر کـرده و آزار می دهند. من آسیب دیدگان شکنجه از ایران داشتم که عینا این بلا سرشان آمده بود.



هدف نهایی شکنجه سفید چیست؟

هـدف اصلـی بازجو از شکنجه سفید، تخـریب فـردی شخص زنـدانی و نهایتا همانند سازی اش است. بوسیله شکنجه سفید میتوان اراده فرد را خرد کرد. به عبارت دیگر میتوان گفت که شستشوی مغزی در اصل نوعی جایگزینی سیستم فکری جدید در برابر سیستم فکری سابق فرد بازداشت شده محسوب می شود.بدین ترتیب می توان هر اعترافی را از فرد بازداشت شده گرفت. او را مقابل دوربین گذاشت و یا دادگاه های نمایشی برپا نمود. البته یک هدف دیگر از اعمال شکنجه سفید برای سیستم های دیکتاتوری، تاثیر منفی ابراز پشیمانی سرشناسان سیاسی در مقابل دوربین بر روی طرفداران ایشان و سلب امید از آنان است که البته این هدف در دنیای ارتباطات امروزی و عصر اطلاعات بی فایده است.



چگونه یک فرد می تواند در برابر شکنجه سفید مقابله کند؟

راستش دیر یا زود هر انسان را میتوان شکست! میدانم که این حرف تلخ است اما واقعیت دارد. البته هرچقدر راجع به جزییات این شکنجه صحبت شود انسان میداند که چه در انتظارش هست و خوب تا حدی خود را آماده میسازد اما این را هم باید بگویم که این شکنجه به علت کارآمدی اش و اینکه همواره در حال آزمایش و تکامل میباشد، خیلی سخت قابل مقابله است.



با تجربه ای که دارید آیا بازداشت شدگان اخیر در ایران پس از آزادی شانسی دارند که به حالت قبلی یا طبیعی باز گردند؟

یکی از مشکلات اساسی زندانی آزاده شده صحنه های دلخراشی است که بصورت Flashback بطور متداوم به سراغ او می آید. از دید علم روانشناسی تجربه ناگوار، بسیار سخت از ذهن پاک می شود بخصوص اگر همراه با تصاویر خشونت آمیز و یا همراه با بوهای آزار دهنده ب باشد. تصویر و بو، بیشترین تاثیر منفی و ماندگارترین ناهنجاری روحی را برای انسان به بار می آورند. همانطور که می دانید من در سالهای اخیر تعداد زیادی مراجعه کننده ایرانی داشتم که عده ای از آنها مدتی پیش از این معالجه روانشناسی شان به پایان رسیده بود، اما امروز تعدادی از آنان با دیدن تصاویر جدید شکنجه از ایران و تصاویر کتک زدن ها با باتوم، مجددا دچار مشکل شده اند. شبها کابوس می بینند و در اصل باید برای آنها دوره جدید معالجه گذاشته شود. پس می بینید که حتی زمانی که روان درمانی فرد قربانی تمام شده، با دیدن تصاویر مشابه به آنچه که کشیده است، دوباره دچار بحران روحی می شود. این بسیار دردآور است.



نقش خانواده و جامعـه در بهبود بخشیدن به شرایط بحرانی فرد آسیب دیده چیست؟

نکتـه ای که پس از آزادی این افراد مهم است، فضـایی است که از آن پس در آن قرار میگیرند. این اشخاص چون در زندان شدیدا تحقیر شده و در نتیجه، آن اعترافات کاذب را کرده اند، بسیار نگرانند که محیط بیرونی چه برخوردی با آنها خواهد داشت. بنابراین فقط درک افراد نزدیک از شرایط روحی آنها کافی نیست، بلکه درک جامعه هم از موقعیت بسیار دشوار آنان در زندان، حائز اهمیت میباشد. کسی حق ندارد آنها را سرزنش کند. ما می گوییم که جیثیت از دست رفته آنها باید به آنها بازگردانده شود. و این وظیفه هر انسان با وجدان است که نگذارد آن افراد دچار بحران شخصیتی جبران ناپذیر شوند. آنها نباید دچار حس تنفر از خود شوند بلکه باید آنها را با آغوشی باز پذیرفت و گذاشت تا به مرور از آنچه به آنان در زندان گذشته صحبت کنند. این کار خیلی زمان میبرد و مسلما کمک حرفه ای مثل روان درمانی میتواند به آنها در جهت حل و فصل آسیبی که دیده اند کمک کند. اما همین که از آن محیط بسته خارج شوند و دوباره در ارتباط با عزیزان خود باشند و به اطلاعات درست دسترسی داشته باشند، خود بسیار مثبت است.

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

جنبش سبز کالیفرنیا California Green Movement


جنبش سبز کالیفرنیا California Green Movement
با سلام و امید به روزی مردم میهنمان این فضا تنها برای اطلاع رسانی به هم میهنان عزیز در کاایفرنیا ایجاد شده و هیچ گونه گرایش خاصی را دنبال نمی کند جزء حمایت از مردم میهنمان و هماهنگی در اطلاع رسانی و همایش ها در حمایت از جنبش سبز.
سبز باشید عزیزان.